قم، شهری زیر سقف‌های فرسوده

پایش روز - قم هر روز بیدار می‌شود با صدای باز شدن کرکره مغازه‌ها و قدم‌های مردمی که به بازارها و پاساژهایش می‌روند؛ شهری زنده، پرتحرک و مذهبی که قلب تپنده اقتصاد محلی در آن نهفته است. اما در پس این شلوغی و رفت‌وآمد، حقیقتی نگران‌کننده پنهان است؛ حقیقتی که سال‌هاست در جلسات و صورت‌جلسه‌ها تکرار می‌شود، اما در عمل نادیده مانده است: ناایمنی صدها ساختمان در قم.

به گزارش پایگاه خبری پایش روز، طبق گزارش‌های رسمی، بیش از ۳۰۰ ساختمان در قم از سوی کارشناسان «ناایمن» اعلام شده‌اند. این عدد فقط یک آمار نیست؛ پشت هر عدد، مکانی است که مردم در آن کار می‌کنند، خرید می‌کنند، نماز می‌خوانند یا حتی استراحت می‌کنند. هر روز هزاران نفر زیر سقف‌هایی می‌ایستند که شاید با یک اتصال برق، یک زلزله خفیف یا حتی تنها با ازدحام جمعیت در روزهای شلوغ و مناسبت‌های مذهبی، فروبریزند و به فاجعه‌ای انسانی بدل شوند.

حادثه، همیشه ناگهانی است. هیچ‌کدام از کسبه پاساژ پلاسکو هم آن صبح زمستانی فکر نمی‌کردند که آخرین روز کاری‌شان باشد. اما تاریخ، فقط زمانی تکرار می‌شود که از آن درس نگیریم. حالا، بعد از سال‌ها از آن فاجعه، هنوز شهرهایی چون قم گرفتار همان غفلت قدیمی‌اند؛ هشدارها شنیده می‌شوند، اما شنیدن بدون عمل یعنی بی‌تفاوتی.

مسئولان مختلف از شهرداری تا نظام مهندسی و اتاق اصناف، هر کدام بخشی از مسئولیت را به دیگری واگذار می‌کنند. یکی می‌گوید بودجه نداریم، دیگری می‌گوید اختیار نداریم، سومی هم از پیچیدگی قوانین سخن می‌گوید. اما در میان این پاس‌کاری‌های اداری، جان انسان‌ها بی‌صدا قربانی بی‌توجهی جمعی می‌شود.

قم، شهری است که زائر و مجاور در آن یکی هستند؛ شهری که نه فقط برای مردم خودش، بلکه برای میلیون‌ها زائر از سراسر کشور و جهان، مأمن معنویت است. آیا سزاوار است در چنین شهری، بناهایی پابرجا باشند که کارشناسان از سال‌ها پیش برچسب «ناایمن» بر آن‌ها زده‌اند؟ آیا باید منتظر حادثه‌ای باشیم تا بعد از آن، دوباره تیتر روزنامه‌ها پر شود از واژه‌هایی مثل «تسلیت»، «کوتاهی» و «قصور»؟

ایمنی، مسئله‌ای فنی نیست؛ مسئله‌ای انسانی است. سخن از بتن و آهن نیست، سخن از زندگی است. از پدری که هر روز مغازه‌اش را در ساختمانی قدیمی باز می‌کند تا نان شب خانواده‌اش را فراهم کند. از مادری که کودک خود را به پاساژی برای خرید می‌برد، بی‌آنکه بداند سقف بالای سرش در اولین حادثه فرو خواهد ریخت. از کارگری که در طبقه سوم ساختمانی بدون راه فرار، هر روز امید دارد که امروز هم اتفاقی نیفتد.

مشکل فقط نبود نظارت یا بی‌پولی نیست، مشکل بی‌اولویتی ایمنی در تصمیم‌گیری‌هاست. در حالی‌که میلیاردها تومان صرف زیباسازی شهری و پروژه‌های عمرانی می‌شود، هنوز هیچ برنامه منسجمی برای مقاوم‌سازی ساختمان‌های پرخطر وجود ندارد. این در حالی است که یک اقدام پیشگیرانه ساده، شاید بتواند از فاجعه‌ای جلوگیری کند که هزینه انسانی و اجتماعی آن چندین برابر است.

آنچه امروز قم به آن نیاز دارد، نه برگزاری جلسه‌ای دیگر است و نه انتشار اطلاعیه‌ای تازه. نیاز اصلی، اراده برای عمل است؛ اراده‌ای که از میزهای اداری فراتر برود و در قالب تصمیم‌های واقعی دیده شود: شناسایی دقیق و عمومی ساختمان‌های پرخطر، الزام قانونی برای ایمن‌سازی، حمایت مالی از کسبه برای بازسازی، و برخورد قاطع با بی‌تفاوتی‌ها.

باید باور کنیم که هر روز تأخیر در اصلاح وضعیت ساختمان‌های ناایمن، بازی با جان مردم است. قم نباید در انتظار فاجعه بماند تا ایمنی به دغدغه اصلی تبدیل شود.

شاید وقت آن رسیده است که به‌جای شمارش ساختمان‌های ناایمن، شمار افرادی را بشماریم که هر روز بی‌آنکه بدانند، در کنار مرگ زندگی می‌کنند.