نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش خبرگزاری تسنیم، روز گذشته «یزدان عشیری» مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی با حضور در برنامه تلویزیونی «سلام تهران» از احتمال تغییر رنگ فرش قرمز جشنواره و تبدیل آن به فرش فیروزهای خبر داد. پس از انتشار این خبر، برخی رسانههای خبری با پرداختی زرد و حاشیهساز و لحنی ریشخندگونه به انعکاس آن پرداختند و […]
به گزارش خبرگزاری تسنیم، روز گذشته «یزدان عشیری» مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی با حضور در برنامه تلویزیونی «سلام تهران» از احتمال تغییر رنگ فرش قرمز جشنواره و تبدیل آن به فرش فیروزهای خبر داد. پس از انتشار این خبر، برخی رسانههای خبری با پرداختی زرد و حاشیهساز و لحنی ریشخندگونه به انعکاس آن پرداختند و تغییر رنگ فرش جشنواره را تصمیمی عجیب و بلاموضوع قلمداد کردند.
با وجود حاشیهسازیهای زرد برخی رسانهها در این زمینه، در اظهارات روز گذشته عشیری، ظرایفی وجود دارد که نباید به سادگی از کنار آنها گذشت. پرسش مهمی که حول اظهارات مشاور رئیس سازمان سینمایی میتواند مطرح شود این است که قصد و هدف اصلی مسئولین و سیاستگذاران جشنواره مبنیبر تغییر رنگ احتمالی فرش قرمز جشنواره از چه منطق و مبنایی نشأت میگیرد؟ آنچه از اظهارات روز گذشته عشیری برمیآید، این است که تصمیم فوق، بهدلیل نقض تبعیت از الگوی وارداتی غرب در برگزاری مراسم فرش قرمز اتخاذ شده و دغدغه کانونی مسئولین جشنواره فیلم فجر این است که در پرتو اتخاذ چنین تصمیمی وجهه و هویت فرهنگی جشنواره چهلم را ارتقا بخشند.
اگر آنچنان که مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی بیان کرده است، تصمیم فوق با هدف بازسازی و ارتقای هویت فرهنگی جشنواره فیلم فجر اتخاذ شده باشد، بیتردید و بلادرنگ باید از آن حمایت کرد؛ چرا که میتواند گامی مؤثر در مسیر الگوبخشی بومی به هویت فرهنگی جشنواره فیلم فجر به شمار آید. به ویژه اکنون که جشنواره به چهلمین منزلگاه خود رسیده است و از قضا عدد ۴۰ در فرهنگ ما نمادی از پختگی و کمال به شمار میآید، ضروری است که از هرگونه عزم و حرکت جشنواره در مسیر بازسازی و بالندگی حمایت کرد.
با وجود این، نکته مهمی که مسئولین و سیاستگذاران جشنواره چهلم باید به آن توجه داشته باشند این است که تغییر رنگ فرش جشنواره باید صرفاً بخش کوچکی از پازل بزرگ تغییرات اساسی و هویتبخش جشنواره فیلم فجر باشد و این قسم تغییرات، در سطح و پوسته جشنواره متوقف نشود؛ بلکه به عمق راه یابد و در اعماق، امتداد پیدا کند.
از سوی دیگر، ضروری است که تغییرات هویتبخش اینچنینی در بستری خلاق و از پیش طراحی شده به اجرا درآیند و با فاصلهگیری از هرگونه سیاسیکاری و هیجانزدگی، در فضایی سراسر منطقی و عقلانی تحقق یابند. در اینصورت میتوان امیدوار بود که جشنواره فیلم فجر پس از ۴۰ سال طیّ طریق در برزخ بیهویتی، به دور از هرگونه شعارزدگی و حرکت بر مدار هیجانات کاذب، گامی اساسی، سازنده و پایدار در مسیر بازسازی و ارتقای هویت فرهنگی خود بردارد.
Δ